تو همون بودی که من خوابشو دیدم
تو همون بودی که میخواهم براش بمیرم
تو همون فرشته ای از جنس آدم
تو واسم نشونه از خدای عالم
تو همونی که تو خنده هام شریکی
توی دردو قصه هام واسم طبیبی
تو همون رویای پاکی که تو شبهای من بود
تو یک قطره از خدایی....
تو همون بودی ُ هستی که میخواهم براش بمیرم
از خدا خواستم همیشه پیش تو آروم بگیرم
تو واسم دنیای عشقی تو تموم لحظه هامی
تازه میشه روح ُ جونم وقتی که تو پا به پامی
از خدا خواستم همیشه که کنار تو بمونم
شمع باش پروانه میشم تا کنار تو بسوزم
وقتی چشمات گریه می کرد آرزوم بود که بمیرم
کاش بودم کنارت ای گل تا که دستاتو بگیرم